سناریو💫

وقتی میگی گشنمه.

جین: خب همیشه من میپزم یبارم خودت بپز بخور تا گشنه نمونی!
ا.ت: خب حالا توام یبار که چیزی نمیشه😐
جین: ا.ت تا اینجا من پختم خب یبارم خودت بپز واست آموزشیم میشه😐
ا.ت: هعی:/

شوگا:بیکاریااا برو بزار بخوابم!
ا.ت: من گشنمه!
شوگا: خب ب من چه مگه من گفتم گشنه شو😑
ا.ت:🗿😐

جیهیوپ: اوکی سانشاینم بیا بشین برات سفارش بدم!
ا.ت: مرسی عزیزم😍

نامجون: ایشان آشپزخانه را به چوخ داده است:اممم ا.ت؟ بهتر نیس سفارش بدیم؟
ا.ت: بیا بشین نمیخواد!😐😑

جیمین: خودتو کیوت کن تا بت موچی بدم!
ا.ت: عه جیمین گشنمه خووو
جیمین: به من چه خودتو کیوت کنی بت میدم!
ا.ت:اصن نخواستم میرم به جین میگم برام کیمیچی درست کنه!
جیمین:🤨😎

تهیونگ: خب پاشو یه چی درس کن هم من بخورم هم تو!
ا.ت: آفرین چرا به ذهن خودم نرسید😐
تهیونگ: پاشو دیگه عهه تانی منتظره
ا.ت::/
جونگکوک: خب برام شیرموز درس کن!
ا.ت: من گشنمه نه تو!
جونگکوک: حالا هرچی اگه درس کنی برات میدم🙂
💫درخواستی یادم رفت بگم💫
دیدگاه ها (۳)

والا🌚

مشخصه....🌝

سناریو💫

سناریو💜

love Between the Tides³⁴شب برگشتم خونه ا/ت: تهیونگ تهیونگ: ت...

پارت ۵۲ فیک ازدواج مافیایی

³³ساعت ۶ (ب.ظ) از مطبم رفتم بیرون ماشین جونگکوک دیدمبا خوشحا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط